در اینجا میخوایم داستانِ یکی از متخصصین کابینت ساز در مورد کار کردن در روزهای کرونایی رو با هم بخونیم.
داستان آقای حسینی و عقد قرارداد فقط به کمک ماسک، الکل و پاپوش
– اووه اوه… داداش آرومتر، مراقب باش…
+ ببخشید، حواسم نبود.
انقدر عجله داشتم که اصلا حواسم به دور و برم نبود. زنگ آیفونو فشار دادم. یه آقایی از پشت در جواب داد.
+ گفتم: حسینی ام، برای بازدید کابینت اومدم خدمتتون.
درو باز کرد و رفتم داخل. دیدم آقا با ماسک اومد جلوی در، خانومشم ماسک داشت ولی تا منو دید، سریع سلام کرد و بچشو برد توی اتاق.
این مشتری رو از توی اپ سلام ساختمان گرفته بودم. یه دفعه یادم اومد تو توضیحات مشتری نوشته بودن به خاطر شرایط کرونا، مشتری حساسیت دارن و درخواست دارن با ماسک و مواد ضدعفونی بازدید انجام شه.
با خودم گفتم: گند زدی علی… مشتری از دست رفت. حیفم اومد، آخه کارش خیلی خوووب بود، ۲-۳ تا واحد داشت، ممبرانم میخواست کار کنه. از دست خودم حرصی شدم که چرا یه همچین نکته مهمی رو فراموش کردم، به خصوص که تو توضیحات مشتری هم برامون درج کرده بودن….
که یک دفعههه یادم اومد پریشب رفتم داروخونه چند تا ماسک و از همین وسایل بهداشتی خریدم و گذاشتم تو داشبورد ماشین… دعا رو فرستادم به جون آقای رضوی که پشتیبانم در سلام ساختمان هست. آخه چند شب پیش بهم گفته بود:
– «حسینی جان قربونت تو که میبینی مشتریا تو این شرایط به این موضوع حساسیت دارن، مشتری قبلیتم که به خاطر همین عدم رعایتت از دست دادی، چندتا ماسک بخر بذار تو ماشینت باشه. هم برای سلامتی خانوادت خوبه، هم اعتماد مشتریتو جلب میکنی. دستکش و از این پاپوشها هم بگیری که دیگه عالی میشه. یه اسپری الکلم تو جیب شلوارت بذار، که همیشه در دسترست باشه. اصلا بازدیدم نخوای بری، بری واسه خونت خرید کنی، لازمت میشه.»
منم دیدم حرفش منطقیه و رفتم چند شب پیش چندتا خریدم. وقتی دیدم خونواده آقای کیانفر هم انقدر حساساند، ازشون عذرخواهی کردم و به بهونه اینکه چیزی جا گذاشتم، گفتم باید برم از ماشین چیزی بردارم. خلاصه رفتم و با دو تا ماسک، اسپری الکل و پاپوش برگشتم. قبل از اینکه برم تو خونه پاپوشارو پا کردم، ماسکم گذاشتم، دستکشم دستم کردم و در زدم. وقتی اقای کیانفر درو باز کرد، یه برق رضایتی رو تو چشماش دیدم، خانومشم این بار با گرمی بیشتری سلام احوالپرسی کرد. توی دلم گفتم خداروشکر مثل اینکه خرابکاریم جبران شد. خلاصه رفتیم داخل و دیگه منم هر طرحی که به آشپزخونشون بخوره بهشون گفتم. موقعی که کار آشپزخونشون تموم شد، خانم کیانفر گفت واسه اتاق دخترمم میخوام کمد بزنم. اگه میشه اونم یه نگاه بندازین.
توی دلم گفتم: یسسس.کسی که اول کار بچشو برد تو اتاقش که در تماس با من نباشه، حالا منو میخواد ببره اتاق بچش ?.
دوباره دعا به جون آقای رضوی و این پیشنهاد نابش کردم. منم کم نذاشتم، بعد اینکه کارم تموم شد و اندازه گیری هام تموم شد، به خصوص اتاق بچشو کامل ضدعفونی کردم و دوباره برق رضایتو تو چشماشون دیدم. بعد از این مراحل هم رفتیم با آقای کیانفر دو واحد دیگه شون رو دیدیم. واحدهای خالی بود که میخواستن کابینت هاش رو ممبران کنند. بالاخره بازدید تمود شد و خلاصه دیگه با گرمی خداحافظی کردیمو برگشتم خونه.
فرداش خانم داوری زنگ زد گفت: اقای حسینی گل کاشتین!!! یه لحظه ترسیدم گفتم خدایا چی شده؟چکارکردم باز؟
خانم داوری گفت: اقای حسینی، مشتری کیانفرت امروز مارو کچل کرد از بس از شما تعریف کرد. پول کاشت موی ماهم پای شماست ?
با خنده گفتم: چطور؟ چی شده مگه؟
گفت: نیم ساعت فقط داشت ازت تعریف میکرد، از بازدید و مشاوره هات و طرحهات و به خصوص پاپوش و ماسکت. خیلی خوشش اومد بوده از استایل شما!
گفتم خداروشکر خانم داوری، ترسوندیم بابا ?
گفت: بهش یه زنگ بزن که منتظرته، إن شاءالله امروز برین قراردادم بنویسین.
تماس رو که قطع کردم با خودم داشتم مقایسه میکردم عدد سود این پروژه رو با قیمت ماسک و این خرت و پرت های جذاب ?
خلاصه رگ خواب این دسته از مشتریها هم دستم اومد ????❤️
تجربه شما از روزهای کرونایی چیه؟
شما هم تجربه هاتون رو از برخورد با مشتریان در روزهای کرونایی در زیر کامنت کنین، تا با نام خودتون منتشر بشه.
سوالات متداول
ثبت درخواست کابینت، کمد و دکورهای چوبی
تا به حال بیش از 4000 پروژه کابینت و کمد در سلام ساختمان اجرا شده است.
- مشاوره تخصصی رایگان
- معرفی یک یا 2 کابینت ساز ارزیابی شده در شهر شما
- ضمانت قیمت
- ضمانت پیش پرداخت
- ضمانت پروژه
- مشاوره با پشتیبانان سلام ساختمان که بعد از ثبت نام شما در سایت صورت میگیرد.
- مشاورهی مستقیم با کابینتسازی که برای اجرای کار به شما معرفی شدهاست.
ممنونم از محتوای خوبتون. خیلی مفید بودش استفاده کردم