باکلاس اندازه بگیرید؛ داستان متر لیزری و قراردادی که به خاطرش بستم!

این قسمت داستان یکی از متخصصین برتر سلام ساختمان رو می‌خونید که تصمیمش برای خرید متر لیزری مشتری رو ترغیب کرد تا با ایشون قراداد ببنده. اگر میخواین بدونید ماجرا از چه قراره با ما همراه بشین.

ماجرای خرید متر لیزری

این قدر به کارهای فنی علاقه داره که همیشه یواشکی میره سر کیف ابزار و متر رو برمیداره. عشقش اینه که همه جای خونه رو اندازه بگیره. پسرم رو میگم. بالاخره از قدیم گفتند پسر کو ندارد نشان از پدر.

یک روز رفتم کیف ابزارم رو آماده کنم تا عصر که میخوام برم خونه مشتری معطل نشم، دیدم متر داخلش نیست. همه جا رو گشتم پیداش نکردم مثل اینکه آب شده بود رفته بود توی زمین. حتما کار پسرمه برداشته باهاش بازی کنه معلوم نیست کجا انداخته. چاره‌ای نبود جز اینکه برم بازار و یکی دیگه بخرم. اتفاقا اون روز فرصت هم داشتم که برای خرید متر وقت بذارم. چرخی زدم و آخر یک متر لیزری انتخاب کردم. با اینکه خیلی گرون تر بود اما چون از قبل تصمیم داشتم که یه دونه ازین مترای لیزری بخرم، دلو زدم به دریا و یه دونشو خریدم.

خوبی متر لیزری برای من این بود که کار کردن باهاش خیلی راحت‌تره. دقت و سرعتش خوبه و وزنش هم کمه. کلی هم کلاس کاری داره. البته با توجه به قیمت بیشترش، اگه پسرم این یکی متر رو گم میکرد، علاوه بر معطلی، روی جیب باباش هم زیادی فشار میاورد! بنابراین تصمیم گرفتم این متر رو از دستش قایم کنم تا دیگه بهش دست نزنه!

خلاصه بعد از خرید متر، از همون جا راهی خونه مشتری شدم.

متری که باعث قرارداد بستن شد!

وقتی رسیدم خونه مشتری بعد از سلام و احول‌پرسی در مورد کار صحبت کردیم. قرار شد اول فضایی رو که برای کابینت در نظر گرفتند اندازه بگیرم و قیمت نهایی کار رو بهشون بدم تا بعد از اون نظرشون رو اعلام کنند و اگر نظرشون مثبت بود، بریم برای قرارداد.

متر لیزری رو برداشتم شروع کردم به اندازه‌گیری. آقای علوی (مشتری‌مون رو میگم) اولش تعجب کرد که من این متر لیزری رو دستم گرفتم و این مدلی اندازه می‌گیرم. بعدش سوال کرد:”ببخشید با خودتون متر نیاوردین؟ اگر نیاوردین ما داریم بهتون بدم”.

من خندیدم و گفتم:”نه ممنون من از متر لیزری استفاده می‌کنم”. ظاهرا هنوز تردید داشت. از اون‌جا که معمولا بیشتر مشتری‌ها به همون مترهای عادی عادت کردند آقای علوی هم نگران بود نکنه خدای نکرده اندازه‌ها اشتباه از آب دربیاد. بهش گفتم:”نگران نباشین این متر از اون مترها دقیق‌تره”.

اندازه‌گیری که تموم شد بهش اندازه دقیق آشپزخونه رو همراه با کابینت هایی که قرار بود بعدا نصب بشه بهشون گفتم و ازشون وقت خواستم که برای محاسبه قیمت، نصف روز بهم مهلت بدن و تا عصر بهشون قیمت نهایی رو هم میگم.

بعد از اعلام قیمت به آقای علوی و بیان جزئیات قیمت دهی، زمان تحویل کار رو هم بهشون گفتم و قرار شد اگر من پروژه رو اجرا کردم، نهایتا تا 20 روز بعد از عقد قرارداد، خونه رو تمیز و کابینت شده تحویلشون بدم. البته وقتی گفتم 20 روز، آقای علوی یکم جا خورد و گفت آقا نمیتونی یکم زودتر به ما تحویلش بدی؟! ما میخوایم خونه رو تحویل یه تازه عروس دوماد بدیم و انقدر زمان نداریم. من دوس دارم کارم رو بدم خودت انجام بدی!

منم به آقای علوی گفتم:”خدا خیرت بده که میخوای چنین کاری رو انجام بدی اما به ما هم حق بده. هم سرمون شلوغه هم میخوایم کار با کیفیت بهت تحویل بدیم. باز هم همه سعی‌مون رو می‌کنیم سریعتر آماده بشه ولی زودتر از 15 روز رو اصلا برات تضمین نمیکنم”.

آقای علوی هم بعد از یکم تامل جواب داد و گفت پس لطف کن از 15 روز دیرتر تحویل نده. فردا میام دفترتون برای قرارداد و شروع کار. منم گفتم در خدمتتونم و مکالمه همینجا ختم شد.

چی شد که اینجوری شد؟!

بعد ها و موقع تحویل کابینت آقای علوی گفت: «وقتی دیدم کمی دیرتر کار رو تحویل میدی نمی‌خواستم با شما قرارداد ببندم اما هم اخلاقت من رو گرفت هم این متر لیزری که تو دستته. اونموقع فهمیدم خیلی کارت درسته. دو روز قبل شما هم یک کابینت ساز اومد خونمون که حتی بلد نبود متر رو دستش بگیره. اما شما با اون آقا از زمین تا آسمون فرق داشتید».

این جا بود که نه تنها از تصمیمم برای خرید متر لیزری پشیمون نشدم بلکه گفتم به همکارایی که با هم رفاقت بیشتری داریم بگم این متر چه ها که نکرده.

نکاتی ریزی که ممکنه مشتری رو بپرونه

فکرش رو نمی‌کردم استفاده از متر لیزری تا این اندازه تاثیرگذار باشه و باعث بشه مشتری به خاطرش با من قرارداد ببنده. وقتی این متر همراه‌مون باشه مشتری دیدش نسبت به ما عوض میشه و یک حساب دیگه روی ما باز می‌کنه. یه جورایی ما رو به چشم یه حرفه ای نگاه میکنه. گاهی مشتری به نکات ریزی توجه می‌کنه که ما ازش خیلی ساده عبور می‌کنیم. همون نکات یک زمانی میشه عاملِ از دست دادن مشتری!

البته واقعا از این مساله هم تعجب کردم که یکی از همکارای من اومده خانه مشتری و حتی بلد نبوده متر دستش بگیره و درست ازش استفاده کنه. متاسفانه این مسائل وجهه کاری ما رو هم خراب می‌کنه. به نظرم ما کابینت ساز ها اگر هم نتونیم از متر لیزری استفاده کنیم حداقل باید کاملا حرفه‌ای از متر معمولی استفاده کنیم تا مشتری هم به ما بیشتر اعتماد کنه نه اینکه فکر کنه ما این کاره نیستیم.

این بود داستان ما و آقای علوی و متر لیزری که باعث قراردادمون شد!

یک تجربه جالب و واقعی

بعد از اینکه این مطلب منتشر شد، آقای مسعود جعفری از متخصصین عضو مجموعه سلام ساختمان، به واحد پشتیبانی، تجربه ای جالب و مشابه با این داستان رو منتقل کردن.

اقای مسعود جعفری از لزوم حفظ کلاس کاری متخصصین و استفاده از ابزار های جدید و به روز مثل تراز لیزری، متر لیزری و … گفت. آقا مسعود برامون تعریف کرد که تعداد زیادی از قرارداد هاش رو بخاطر همین کلاس کاری و استفاده از ابزار های جدید میبنده. دلیلی که مشتریانش به گوشش رسوندن!

ارزششو داره که شماهم امتحانش کنین!

اگر شما هم تجربیاتی دارید که می‌تونه داستان مفیدی برای دیگران باشه برای ما بفرستید!